به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حزب تدبیر و توسعه، عبدالناصر همتی در حالی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد که کمتر کسی حضور او در انتخابات را جدی میگرفت. حتی بسیاری فکر میکردند که او به علت ریاست بانک مرکزی و وضعیت بازار دلار و بورس با دست رد شورای نگهبان بر سینهاش مواجه شود.
در نهایت اما چنین نشد و با رد صلاحیت تمام نامزدهای رسمی معرفی شده از سوی اصلاحطلبان و علی لاریجانی همتی به یکی از دو گزینه باقی مانده برای رقابت با ابراهیمی رییسی، نامزد نهایی اصولگرایان، تبدیل شد.
عبدالناصر همتی تا اینجا چگونه عمل کرده است؟ آیا امکان کشاندن انتخابات به دور دوم را دارد؟ اگر در انتخابات ببازد کار اصلاحطلبان در صحنه سیاست ایران تمام میشود؟
برای پاسخ به این پرسشها سلام نو گفتوگویی کوتاه با سید شهابالدین طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان داشت که در ادامه آن را میخوانید.
شما در سالهای گذشته در انتخاباتهای مختلفی حضور فعال داشتید. تا به اینجا به عملکرد آقای همتی نمره قبولی میدهید؟
بله به نظرم در این فرصت کمی که آقای همتی برای ورود به انتخابات داشت آن هم در این شرایط سختی که حاکم است، من در مدل ورود و فعالیتهای ستادی به ایشان نمره قبولی میدهم؛ حتی با توجه به شرایط سختی که وجود دارد من نمره بالاتر از قبولی به آقای همتی میدهم.
نقدی که به آقای همتی و مواضع ایشان وارد است این است که ایشان تنها بر اقتصاددان بودن خود تاکید دارند و تصویر روشنی از مواضع دیگر ایشان در سیاست خارجی، سیاست داخلی، فرهنگ و جامعه در ذهن مردم شکل نگرفته است.
برای پاسخ به این پرسش من شما را به سال ۱۳۷۶ ارجاع میدهم. آقای خاتمی سال ۷۶ که وارد انتخابات شدند بیشتر شعارهایشان درباره فرهنگ، اجتماع، جوانان و زنان بود و کمتر درباره اقتصاد حرف زدند، اما تیم اقتصادی آقای خاتمی و نتیجه کارشان را در انتهای دولت اصلاحات همه دیدند. در پایان دولت آقای خاتمی هم صندوق ذخیره ارزی ایجاد شد، هم تورم کاهش یافت و هم رشد اقتصادی داشت.
حالا برعکس آن روزها آقای همتی متخصص اقتصاد است و درباره اقتصاد صحبت میکند. حتما در این شرایط یک تیم توانمند میتواند کنار کسی که اقتصاد بلد است قرار بگیرد و حوزههای دیگر را پوشش دهد.
با توجه به آن چه تاکنون گذشته، به خصوص آن چه در مناظره سوم رخ داد، امکان رفتن انتخابات به دور دوم وجود دارد؟
با آن چیزی که در نظر سنجیها میبینیم احتمال دو مرحلهای شدن انتخابات وجود دارد. با این وجود چیزی که باید به طور جدی مورد توجه قرار بگیرد این است که تا شب انتخابات نمیتوان پیش بینی دقیقی از رفتار مردم، به خصوص رفتار مرددین داشت و این بار مرددین بسیار تعیین کننده هستند.
اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر تهران لیست دادند ولی در ریاست جمهوری گفتند که نامزدی نداند. برخی معتقدند این نوع رفتار دوگانه است و وضعیت شوراها چندان از ریاست جمهوری بهتر نیست.
نه این نشان رفتار دوگانه نیست. بالاخره در شورای شهر بخشی هرچند کوچک از نامزدهای مد نظر اصلاحطلبان تایید صلاحیت شدند ولی در ریاست جمهوری تمام نامزدهای رسمی معرفی شده از سوی اصلاحطلبان از شرکت در انتخابات باز ماندند.
با این همه نکتهای این جا وجود دارد که قابل توجه است و آن این است که نمیشود به مردم گفت بروید پای صندوق و به لیست شورای شهر رای دهید و بعد ریاست جمهوری را رای ندهید. من برای این مسئله هنوز جوابی ندارم. البته من در مجموع اعتقاد دارم که قهر از صندوق رای هیچ پیامی جز خوشحال کردن عدهای تندرو در داخل و خارج کشور ندارد.
آیا باخت یا رای پایین همتی میتواند به معنای پایان کار اصلاحات و اصلاحطلبان در سپهر سیاست ایران باشد؟
من اصلا اصلاحطلبی را محدود به همین احزاب اصلاحطلب نمیدانم و این طور فکر نمیکنم که دیگران اصلاحطلب نیستند یا رویه اصلاحطلبانه ندارند. در خیلی از کسانی که اسم اصلاحطلب ندارند رویه اصلاحطلبانه میبینم و معتقدم آنها هم میتوانند به پیشبرد اصلاحات کمک کنند.
نبود من و ما به معنای بن بست اصلاحات و تمام شدن کار نیست. نمونههای بسیاری هستند که متحول شدند و به دنبال اصلاح روندهای موجود در کشور رفتند. اینها هم اصلاحطلب هستند، هرچند عنوان اصلاحطلب یا دوم خردادی نداشته باشند.
شما به همین مناظرهها و مواضع نامزدها نگاه کنید؛ آیا یک نامزد پیدا کردید که به اصلاح امور معتقد نباشد؟ کسی بود که بگوید شرایط موجود خوب است؟ این به معنی آن است که همین نامزدها هم دنبال اصلاح شرایط موجود هستند.
با این شرایط امیدی به آینده و پیروزی دارید؟
من همیشه امیدوار هستم و فارغ از برد آقای همتی امیدوارم شرایط کشور بهتر شود.
انتهای پیام/